وا بیره
شاید امشو دواره وا بیره / اون دِ انگوس لا به لا بیره
شاید امشب نسیم {محبت}بوزد –این نسیم شاید از لای آن دو انگشتت رد شود
شاید امشو هوا بواشه مشت / جان کندی مه دل جلا بیره
شاید امشب هوا هوای خیلی خوبی شود-دلم کمابیش کمی جلا بگیر
ماهِ مونا نَوند دِتا چش ر / آسمون نقره چش ر لا بیره
ای مانند ماه چشمانت را نبند-که آسمان از نقره ی چشمانت رو پوش بگذارد
دل دلندون شونه اگه امشو / بی خور حال مفتلا بیره
دل در آنجا که خواهان است قرار میگیرد اگر-خبر از این بیمارش بگیرد
اَی بلک دارنه کِی طلب کاندی / سره سمت اسمال طلا بیره
باز{دلم} بهانه دارد کی طلب می کنی-که در کنار اسمال طلا{درحرم رضوی}جای بگیرد
بونه آقا ناغافلی امشو /کدخدا اَنگوس بالا بیره
میشود آن آقای {بزرگوار} بی مقدمه امشب-دست کدخدا را بالا{انتخاب}بگیرد
شعر:روح اله نظرنژاد-کدخدا
وا بَیْره در بیت = اشاره دارد به زمانی که امام رضا(ع)ضامن آزادی آهو شد و موقعی که صیاد از دیر آمده آهو ناراحت بود آن حضرت دو انگشت خود را باز کرد و از لای دوانگشت خود به صیاد نشان داد که آن آهو در حال شیر دادن به بچه آهو است لذا شاعر انتظار دارد نسیم لطف محبت دوباره از لای آن انگشتان مرحمت بوزد و شاعر را قرین محبت خود قرار دهد