قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

آخرین مطالب

۳ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

خجه (3)

همه دوُننه که خَجّه مِنه هَسته

می خسته دل ونه دل جه دَوِسته

هر چی نا باوره من نَوومبه خسته

روزی یکبار بَوینم وره وَسته

شعر: نظرنژاد-کدخدا

برگردان به پارسی:

همه میدانند که برای من است

دل خسته ام به دل او وابسته است

هر چه جواب منفی بدهد خسته نمی شوم

روزی یکبار هم ببینمش برایم کافی است

برگردان به پارسی :کدخدا

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

شکتای هلی روش

نِواش دائی که گَت تُر دَّوِ تِه دوش
نا زیکی تِه نا پرچیم شِخ ، تِه ای قوش

نکن کاری که این و اون بائورن
فلونی هسته شِکتای هَلی روش
#فخرالدین_سورتیجی


برگردان به پارسی
دائی(ساده دل) نباش که تبر بزرگ روی دوش تو باشد
زیک و پرچیم شخ (دو پرنده بسیار کوچک و ضعیف) نباش تو قوش شکاری هستی
کاری نکن که این و آن بگویند
فلانی فروشنده آلوچه روستای شکتا است


@nazarnezhad_kadkhoda2

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

پاجی

دواره ورف و وارش دارنه پاجی

چکل، پلنگ و کل بز دارنه پاجی

 

کجه بورده نماشون قرارا

لَله پلنگ غرنش یارنه پاجی

شعر:نظرنژاد-کدخدا

پاجی= روستایی ییلاقی و زیبا در ساری

چکل= بالای کوه +در منظومه بلند چکل استاد کاظمی(شروین) بعنوان نمادی شبیه حیدر بابا از آن در شعر استفاده شده است

 

لَله =نی

غرنش= غرش

  • روح اله نظرنژاد