قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

آخرین مطالب

۳ مطلب با موضوع «فرهنگ و ادبیات مازندرانی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

می دست عصا


می دست عصا کو؟


مه زخمِ دوایی پی یر(پدر)جان نَشو
مه جان ر شفایی پی یرجان نشو


مه اسلی (اشک) نی یلنه که خوار بَوینم
تِه ره شه دلِ سَر، قرار بَوینم


ندارنه پی یر جان بی ته خانه سُو
ته لینگِ کی کانده ضماد شو به شو


نشو بی ته اَی لال بونه اِسپریک(پرستوی دریایی)
   نَئیر می دل ِغصه جم پی چلیک(نیشگون)


اذون تی صدائه،بلال خوندنه؟
ته گرم ِصدا می غمِ شَندنه


 
بَوین دارِ سَر خوندنه چلچلا
  سفری کوتر خوندنه بی صدا


پی یر بی ته توم بونه می دلخوشی
مه تن جم نَشونه دیگه ناخشی


ته تن خستگی ر نداشته قرار
اِسا خستگی ر دیگه کار ندار


ته تن ر بشورم خنک باوه توو(تب)
مه چش افتو افتو دَشندیه او


خِش هادم تی دیم ر، نا، تی لوچه ر
ته پند و تی صحبت می جان جه گِر


چِتی بی عصا من بی ته راه بورم
نَشو من نخامبه که هیچ جا بورم

#روح_اله_نظرنژاد_کدخدا

با الهام از شعر زیبای استاد وحید دانا

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

اسیو کنار


همون اسیو کنار بن بست کوچه

وینگوم خارشت ور چندتا پیازچه

ته برار زمر اشا, رندی خواسته

من ته خواهونمه ته برار چه

#نظرنژاد_کدخدا

برگردان به پارسی
کنار همان آسیاب که کوچه اش بن بست بود
کنار خورشت بادمجان (وینگوم) چند تا پیازچه بود

برادرت زیر چشمی نگاه میکرد و از من ته دیگ(رندی) میخواست
من خواهان تو هستم به برادرت چه کار دارم

#نظرنژاد_کدخدا


https://telegram.me/nazarnezhad_kadkhoda2/226


  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

 

میان زبان تبری و گویش مازندرانی امروز، تفاوت فراوانی وجود دارد آن قدر که مردم امروز مازندران زبان تبری را نمی فهمند. زیرا آن زبان، مربوط به زمان دورتر و مکان گسترده تری از مازندران کنونی است که یک زمانی مازندران فعلی جزء آن بوده است. قدمت تمدن این سرزمین در زمان آمدن آریائیان به ایران نیز فراتر می رود؛ تا به جایی و زمانی می رسد که تپوریان و آماردیان در آن زندگی می کردند. ما نمی‌توانیم تپوریان و آماردیان را فاقد تمدن و فرهنگ بدانیم. زیرا آنچه درباره این مردمان گفته اند حکایت از حضور تمدن و فرهنگ شان است

.
از ادبیات آماردیان و تپوریان، تاکنون چیزی در دست نداریم. امّا در زبان تبری اندکی داریم که برای نوشتن تاریخ ادبیات می تواند مبنای کار محققان قرار گیرد. تقریبا از اواسط قرن ششم به همه مناطق تبرستان مازندران گفته شد. و ما امروز مازندرانی هستیم، نه تبرستانی و گویش ما نیز مازندرانی است.
اشعار کنزالاسرار و اشعار زمان های بعدش را مازندرانی می دانم نه تبری. زیرا میان آن زبان و این گویش آن قدر فرق وجود دارد که من از آن زبان چندان سردر نمی آورم. به نظر می رسد در زمان اقتدار زبان تبری، بعضی از مناطق تبرستان، مازندرانی سخن می‌گفتند.
شعر و ادبِ مازندران را با سابقة دراز تبری می شناسیم، که از این زبان آثارِ زیادی در دست نیست و آن مقدار کم عبارتند از:
1-
نیکی نامه اثر مرزبان به شعر تبری که فقط یک نام از آن باقی است.
2-
مرزبان نامه ( آنچه امروز معروف است ) اثر مرزبان به نثر، به گویش تبری ( به تقلید از کلیله و دمنه) که اصل اثر در دست نیست، فقط در ترجمه باقی است بقیه در ادامه مطلب بخوانید

  • روح اله نظرنژاد