قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

آخرین مطالب

۸ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تضمینی از غزل استاد چایچیان (حسان)

گل نکند عشوه در بهار محمد (ص)

جان نکند شکوه در کنار محمد (ص)

جامه دران غنچه ، بیقرار محمد (ص)

گل نکند جلوه در بهار محمد (ص)

رونق گل میرود عذار محمد (ص)

ابربپا خاست باز طی شده بهمن

باغ چه دارد بجز عذار تو برتن

غنچه برون کرد باز جامه به گلشن

گل شود افسرده از خزان و ولیکن

نیست خزان از پی بهار محمد (ص)

شهپر عشقش نقشِ بال شقایق

ره بنما تا بشوم عاشق لایق

سایه لطفش نشسته بین دقایق

سایه ندارد ولی تمام خلایق

سایه نشینند در جوار محمد (ص)

کرده تبسم لبت به لاله و ریحان

غبطه به معراج تو خوردند حبیبان

سایه ی الطاف تو، داده به تن جان

سایه ندارد ولی به عالم امکان

سایه فکندست اقتدار محمد (ص)

سرو فرو ماند از صعود کمالش

گفته اذان ماذنه با صوت بلالش

شمس فرو ماند از سرور خیالش

سایه نمی ماند از فروغ جمالش

هاله ی نور است در کنار محمد (ص)

دلبر مکی زدلم پاک کن آلام

ماه ربیع است دگر پخته کن این خام

نور حضورش شکست ظلمت اوهام

 

شمس رخش هم جوار زلف سیه فام

ایت والیل ووالنهار محمد (ص)

میشود آیا بنشینم سر کویش

تا که بگیرم اثر ز طلعت رویش

تا زه کنم جان و دل از قمصرِ بویش

تا که بماند اثر زنکهت مویش

خاک حسین است یادگار محمد (ص)

دلبر من خاک کف پاش توتیاست

این چه شمیم است که از دور هویداست

گفت : ترابش اثر خاک تن ماست

تربت خوشبوی کربلای معلاست

یک اثر از موی مشکبار محمد (ص)

من چه بگویم که حسان گفت سخایش

جن و ملک جمله ثنا خوان صفایش

من چه بگویم که خدا کرده دعایش

من چه بگویم (حسان )به مدح و ثنایش

بس بودش مدح کردگار محمد (ص)


شعر : روح اله نظرنژاد_کدخدا

 

 

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

من
تو
برج های دوقلویی که
هر روزشان
11 سپتامبر است!

محمدحسین باقری فرد

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

کمی،شاملو

کاش کمی شاملو با من همراهی کند
ونیما دست مرا بگیرد.

من با مرکبی سپید به یوش روم

تا گل وتبسم باد را

به محراب سلام برم

اکنون من

بره ی گلو بریده ام

که آوازم را زمین می شنود



بیابانی

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

تمام دل خوشی من
لبخند توست
وقتی صبح ها
در کنارم
طلوع می کند



حسن عامری

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

ببر شده ام
از وقتی
چشمانت
مرا نگاه کرد


حسن عامری

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

باران نیست که می بارد
مردان زیادی
ابر شده اند
و در آسمان به دنبالت آمدند
تو را گم کردند
گریه کنان
در حال برگشتنند


حسن عامری

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

حسن عامری

امشب
 زودتر می آیم
قبل از بالا آمدن ماه

قلاب ماهی گیریم را
به آسمان می اندازم
ماه را
صید می کنم
شب های بعد
از اتاقم به آسمان
می تابد

حسن عامری

  • روح اله نظرنژاد
  • ۰
  • ۰

می خرم نازت، ولی اهل تجارت نیستم
خسته ام از زندگی وقتی کنارت نیستم

برگ زردی از درخت افتاده ام، پاییز را
می کشم بر دوش و یک گل در بهارت نیستم

یادم آمد گفته بودی دوستت دارم ولی
پس چه شد؟ رفتی و گفتی بیقرارت نیستم

اینهمه آدم که از نزدیک تو رد میشوند!
من چرا یک ذره هم در روزگارت نیستم؟

آمدم، وقتی که میبینم نمی خواهی مرا
میروم دیگر بدان در انتظارت نیستم

وحید سرآبادانی ( امید )

  • روح اله نظرنژاد