قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

قارن

شعر و ادبیات فارسی و تبری(مازندران)

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

پدرم رفت داخل خانه

 پدرم دید مادرم را با...

بعد، شب بود و حرکت چاقو

 خون مامان و گریه ی بابا



 مادرم سنگ قبر گمنامی ست

 مادرم هرزه بود، یک زن بد!

پدرم سمبل شرافت بود!

پدرم ماند توی حبس ابد


2

داخل خانه رفتم و دیدم

 زن خود را کنار مرد جوان

 بعد، دعوا و فحش بود و کتک

 زنم و گریه پیش یک چمدان


 از تمامی خاطرات بدم

 مانده یک عکس روی میز اتاق

 بچّه ای با لباس های کثیف

 جای امضای برگه های طلاق


3

پسرم رفت داخل خانه

 دید مردی نشسته پیش زنش

 دید لبخند می زنند به هم

 دید که دست می کشد به تنش


 پسرم با زنش معاشقه کرد

 جلوی چشم های عاشق مرد

 بعد هم از حضور سرزده اش ↓

داخل خانه، عذرخواهی کرد!


سید مهدی موسوی

  • ۹۴/۰۳/۱۹
  • روح اله نظرنژاد

سید مهدی موسوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی